تکست اجتماعی سامینا بنام میله های بیرحم

مضطرب و خسته نگاش به ساعت اتاق/انتظاری طولانی.. واسه یه دیداری کوتاه/

حرفای اماده تویه ذهن دخترک/ واسه دیدن عشقش میکنه دنیارو متهم/

از بین ادمایی که ردمیشن از کنارش/ نمیخواد خاطراته قشنگشو جابزاره/

صدای کشیدن پا روی سنگینیه زمین/صدای زنجیرکهنه مثل گریه یه جنین/

صدای تاب تاب قلبش شکسته سکوتو اتاقو/درباز میشه...خدایانگهدار زمانو

 

چشمای دخترک پرشده از اشک و ناله/دیگه نداره امیدی به زندگیه تازه/

پای پسرک توان حرکت نداره/خدایا دوست ندارم این اخرین دیدارمون باشه/

پسرک اروم سرجاش کنار دخترک می ایسته/زنده میشه خاطراتشون از حالا تا گذشته/

میخونن حرف دل همو از نگاهای خسته/از نگاهی که یه عمره پشت گریه حبسه/

هردو اهسته روبه روی همدیگه میشینن/این زمان هاکه میگذره واسشون خیلی نفس گیرن/

لبخندی تلخ رو لبای هردوشون/سعی میکنن نده هیچکدوم غصه ها شو نشون/

پرکرده فضارو سردیه نفساش/وقتی میدونه سرش بیگناه میره بالای دار//

شاید خیلیامون نکنیم این موضوعو درکش/ وقتی عاشقای الان همه منتظرن شب شه/

انگار یه سنگ بزرگ انداختن جلوی خاطرات/دخترک خاطرات میسازه چه فایده ولی فقط تو خواب///

پسرک باگریه میگمه ...عشقم دوست دارم نزار/ که هردو میشنون کهتایم ملاقاتی تمام/