مسیربی هدف
- چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۸ ق.ظ
کاغذای پاره یه پاکت سیگار/خاطرات مرده توی ذهنه بیدار/
یه تن خسته و پیر بایه روح بیمار/ یه خنجره کهنه که شده دفتر خاطرات/
سکوتی تلخ پرکرده فضای اتاقش/دیگه حتی امیدی هم به اینده نداره/
تموم ارزوهاشو جاداده پشت قاب خالی/مونده تنهایی و خودشو یه مشت لیوان خالی/
دلبسته به نگاه ها و حرفای نگفته/مهم نی واسش کسی حالشو نپرسه/
صدای خش خش استخوون ..یه تن سخت و محکم/یه صعوده زیبا با یه انتهای بن بست/
تومشتت بگیر... این اینده ی تلخو/درگیرشو.. ولی با ارزوی کم عمق/ /
پرواز کن ولی کنار کرکسا/گرگ باش ولی از نوع سگ تراش/
سایه باش و روزات و تنها سپری کن/شباتو باگریه بخواب وروزاتو تنهایی شروع کن/
داد بزن و تو اوج انعکاس بدو)/مثل زوزه ی گرگ توساعت 5 صبح/
یه شبگرد باش توی خلاصه ی شبت/مست ترباش کنار رفیق و هم دمت/
زمانوبگیرتودست تاهیچوقت بازنده نباشی/سخته زنده باشی ولی توی خاطره نباشی/
کروس:
مرورمیکنم گذشته رو خط به خط تودفتر/ساده باشی بدون راه جلورات میشه سختر/
غرورتو نشکن و ساده لش نشو/کمرنگ باش و (ولی)تو اوج قصه گم نشو/
اذحام دورم ...ادمای عجیب/سنگینی نگاه با افکار کثیف/
یه ساعت خاک خورده کنارتخت خالی/چه ساده واسم رد میشن این روزای تکراری/
یه نگاه به عقب یه مشت کاسه های خالی/یه ساک کهنه کناره یه گیتارخاکی/)
تابلوهای خالی تو یه مسیربی هدف/نم نم بارون اهسته روی گونه ی تر/
میگذرن خاطراته گذشته.. توی ذهنم اروم/چه ساده ولم کردن اونایی که بودن باهام دیروز/
مینویسم باخون ازسرنوشت تلخم/دنبال ردپا میدوم شایدخداباشه قطعا/*
- ۹۴/۰۵/۲۸